دل از آن راحت جان نشکیبد


دل از آن راحت جان نشکیبد

دل از آن راحت جان نشکیبد


دل از آن راحت جان نشکیبد

دل از آن راحت جان نشکیبد


دل از آن راحت جان نشکیبد

دل از آن راحت جان نشکیبد


دل از آن راحت جان نشکیبد

تشنه از آن آب روان نشکیبد
تشنه از آن آب روان نشکیبد
تشنه از آن آب روان نشکیبد
تشنه از آن آب روان نشکیبد
تشنه از آن آب روان نشکیبد
تشنه از آن آب روان نشکیبد
تشنه از آن آب روان نشکیبد
تشنه از آن آب روان نشکیبد
چکنم هرچه کنم دل کند آنک
چکنم هرچه کنم دل کند آنک
چکنم هرچه کنم دل کند آنک
چکنم هرچه کنم دل کند آنک
چکنم هرچه کنم دل کند آنک
چکنم هرچه کنم دل کند آنک
چکنم هرچه کنم دل کند آنک
چکنم هرچه کنم دل کند آنک
دل از آن جان جهان نشکیبد
دل از آن جان جهان نشکیبد
دل از آن جان جهان نشکیبد
دل از آن جان جهان نشکیبد
دل از آن جان جهان نشکیبد
دل از آن جان جهان نشکیبد
دل از آن جان جهان نشکیبد
دل از آن جان جهان نشکیبد
دل نیارامد و هم معذور است
دل نیارامد و هم معذور است
دل نیارامد و هم معذور است
دل نیارامد و هم معذور است
دل نیارامد و هم معذور است
دل نیارامد و هم معذور است
دل نیارامد و هم معذور است
دل نیارامد و هم معذور است
کز دلارام چنان نشکیبد
کز دلارام چنان نشکیبد
کز دلارام چنان نشکیبد
کز دلارام چنان نشکیبد
کز دلارام چنان نشکیبد
کز دلارام چنان نشکیبد
کز دلارام چنان نشکیبد
کز دلارام چنان نشکیبد
گرچه خون ریزد دل دار نهان
گرچه خون ریزد دل دار نهان
گرچه خون ریزد دل دار نهان
گرچه خون ریزد دل دار نهان
گرچه خون ریزد دل دار نهان
گرچه خون ریزد دل دار نهان
گرچه خون ریزد دل دار نهان
گرچه خون ریزد دل دار نهان
دل ز خون ریز نهان نشکیبد
دل ز خون ریز نهان نشکیبد
دل ز خون ریز نهان نشکیبد
دل ز خون ریز نهان نشکیبد
دل ز خون ریز نهان نشکیبد
دل ز خون ریز نهان نشکیبد
دل ز خون ریز نهان نشکیبد
دل ز خون ریز نهان نشکیبد
سینه از زخم سنانش نالید
سینه از زخم سنانش نالید
سینه از زخم سنانش نالید
سینه از زخم سنانش نالید
سینه از زخم سنانش نالید
سینه از زخم سنانش نالید
سینه از زخم سنانش نالید
سینه از زخم سنانش نالید
وآنگه از زخم سنان نشکیبد
وآنگه از زخم سنان نشکیبد
وآنگه از زخم سنان نشکیبد
وآنگه از زخم سنان نشکیبد
وآنگه از زخم سنان نشکیبد
وآنگه از زخم سنان نشکیبد
وآنگه از زخم سنان نشکیبد
وآنگه از زخم سنان نشکیبد
گرچه پروانه کند عمر زیان
گرچه پروانه کند عمر زیان
گرچه پروانه کند عمر زیان
گرچه پروانه کند عمر زیان
گرچه پروانه کند عمر زیان
گرچه پروانه کند عمر زیان
گرچه پروانه کند عمر زیان
گرچه پروانه کند عمر زیان
تا نسوزد ز زیان نشکیبد
تا نسوزد ز زیان نشکیبد
تا نسوزد ز زیان نشکیبد
تا نسوزد ز زیان نشکیبد
تا نسوزد ز زیان نشکیبد
تا نسوزد ز زیان نشکیبد
تا نسوزد ز زیان نشکیبد
تا نسوزد ز زیان نشکیبد
دل چنان با غم او انس گرفت
دل چنان با غم او انس گرفت
دل چنان با غم او انس گرفت
دل چنان با غم او انس گرفت
دل چنان با غم او انس گرفت
دل چنان با غم او انس گرفت
دل چنان با غم او انس گرفت
دل چنان با غم او انس گرفت
که ز غم نیم زمان نشکیبد
که ز غم نیم زمان نشکیبد
که ز غم نیم زمان نشکیبد
که ز غم نیم زمان نشکیبد
که ز غم نیم زمان نشکیبد
که ز غم نیم زمان نشکیبد
که ز غم نیم زمان نشکیبد
که ز غم نیم زمان نشکیبد
چند گوئی که ز وصلش به شکیب
چند گوئی که ز وصلش به شکیب
چند گوئی که ز وصلش به شکیب
چند گوئی که ز وصلش به شکیب
چند گوئی که ز وصلش به شکیب
چند گوئی که ز وصلش به شکیب
چند گوئی که ز وصلش به شکیب
چند گوئی که ز وصلش به شکیب
من شکیبم، دل و جان نشکیبد
من شکیبم، دل و جان نشکیبد
من شکیبم، دل و جان نشکیبد
من شکیبم، دل و جان نشکیبد
من شکیبم، دل و جان نشکیبد
من شکیبم، دل و جان نشکیبد
من شکیبم، دل و جان نشکیبد
من شکیبم، دل و جان نشکیبد
من سگ اویم و نالم به سحر
من سگ اویم و نالم به سحر
من سگ اویم و نالم به سحر
من سگ اویم و نالم به سحر
من سگ اویم و نالم به سحر
من سگ اویم و نالم به سحر
من سگ اویم و نالم به سحر
من سگ اویم و نالم به سحر
به سحر سگ زفغان نشکیبد
به سحر سگ زفغان نشکیبد
به سحر سگ زفغان نشکیبد
به سحر سگ زفغان نشکیبد
به سحر سگ زفغان نشکیبد
به سحر سگ زفغان نشکیبد
به سحر سگ زفغان نشکیبد
به سحر سگ زفغان نشکیبد
دل خاقانی از آن یار که نیست
دل خاقانی از آن یار که نیست
دل خاقانی از آن یار که نیست
دل خاقانی از آن یار که نیست
دل خاقانی از آن یار که نیست
دل خاقانی از آن یار که نیست
دل خاقانی از آن یار که نیست
دل خاقانی از آن یار که نیست
می زند لاف و از آن نشکیبد
می زند لاف و از آن نشکیبد
می زند لاف و از آن نشکیبد
می زند لاف و از آن نشکیبد
می زند لاف و از آن نشکیبد
می زند لاف و از آن نشکیبد
می زند لاف و از آن نشکیبد
می زند لاف و از آن نشکیبد
چون گدا را نرسد دست به کام
چون گدا را نرسد دست به کام
چون گدا را نرسد دست به کام
چون گدا را نرسد دست به کام
چون گدا را نرسد دست به کام
چون گدا را نرسد دست به کام
چون گدا را نرسد دست به کام
چون گدا را نرسد دست به کام
هم ز لافی به زبان نشکیبد
هم ز لافی به زبان نشکیبد
هم ز لافی به زبان نشکیبد
هم ز لافی به زبان نشکیبد
هم ز لافی به زبان نشکیبد
هم ز لافی به زبان نشکیبد
هم ز لافی به زبان نشکیبد
هم ز لافی به زبان نشکیبد